همواره مطالبی گفته نشده در موسیقی متال وجود داره که فکر کنم دیگه باید اونارو نمایان کنم.
در هر کاری یا در هر هنری عده ای هستن که دنبال قدرت هستند.این قدرت در موسیقی متال همیشه با دو عامل "پول" و "شهرت" همراه بوده.
طرفدارای موسیقی متال از نظر انتخاب عمدتا به دوسته متفاوت تقسیم می شن ، یک دسته کسانی هستند که انتخاب خودشون رو "بیشتر" روی بندهای مشهور یا به عبارت دیگه شناخته شده تر می ذارن و به نسبت کمتر سراغ بندهای ناشناخته می رن، استدلال این افراد معمولا طبق فرمول : کار خوب = شهرت ، هستش. دسته دیگر کسانی هستند که بندهای ناشناخته رو خیلی بیشتر می پسندند یا به قول خودشون قبول دارن، این عده به دو گروه تقسیم می شن ، عده ای که هر بند ناشناخته ای رو قبول دارن، مبنای انتخاب این افراد طبق فرمول : ناشناخته = خوب بودن ، هست ، عده دیگر بندهای ناشناخته ای رو می پسندند که "کاری که ارائه می دن مساوی با گروه های مشهور یا حتی بهتر باشه ولی درصد شهرت پایین تر باشه .
از اونجایی که ایران هنوز کشوری نیست که بخواد مردم داشته باشه ، مردم هم مردمی نیستن که بخوان شعور یا سلیقه داشته باشن، درسته من هم می دونم که سلیقه هرکس به خودش مربوطه ولی همیشه باید یک حداقل منطقی رو هم وارد عقل نفله لجن مالمون بکنیم.
دو دسته اصلی رو که نام بردم، هر دو یک قسمت از سلیقشون ناقص هست، دسته اول نمی دونن که گروه های مشهور به چه نحوی مشهور می شن و دسته دوم هم معمولا جزو همون کسانی هستن که هر بند ناشناخته ای رو ،روی هوا قبول می کنن و عقلشون در گرو حرف بقیه ست و به غیر از چنتا استدلال سطحی اصلا نمی دونن که چرا از بندهای شناخته شده خوششون نمیاد.
تقریبا تمام طرفدارهای این موسیقی ، بر خلاف باور خودشون جزو مخاطب عام موسیقی متال هستند، چه کسانی که شخصیتهای شاد و مردم پسند دارن، و چه کسانی که کنج اتاق تاریکشون نشستن و با گوش دادن به موسیقی چنتا گروهی که از نظر عقیدتی و عقلی خیلی باهاشون فاصله داره خیلی گم و گور شدن.
متاسفانه کسانی که بند های ناشناخته رو می پسندند، هیچ کدوم دلیل کار خودشون رو نمی دونن ، فقط می گن که ما از بندهای تجاری خوشمون نمیاد ولی هنوز هیچ کدوم معنی تجاری بودن رو اصلا نمی دونن.
همه شما بندهای مختلفی رو می شناسین که هر کدوم در موسیقی متال برای خودشون ارج و مقامی دارن ، توی لایوهاشون ظرفیت تماشاچی ها پر می شه، آلبومهاشون فروش های نجومی می کنه و خیلی از مسائل دیگه ی بندهای تجاری.
می خوام یک سوال خیلی ساده و واضح بپرسم ،
به نظر شما کار متالیکا بهتر بود یا دث ؟
یا کار اسلیر بهتر بود یا دث ؟
اگر بخوایم خیلی راست و منصفانه تصمیم بگیریم، دث از هر نظر بهتر بود و هست و همیشه خواهد بود.
از نظر اشعار، موسیقی و عقاید و خلاقیت و از "همه مهمتر " خودکفایی.
اسلیر خودش نتونست خودش رو اسلیری که الان هست بکنه ، ولی دث خودش خودش رو دث کرد.
می رم سر اصل مطلب ، خیلی از این اسطوره های شناخته شده و پرطرفدار، به دو روش اسطوره شدن ، یا آهنگها رو یک نفر دیگه ساخته و تبلیغات فراوان هم شده ، یا آهنگ سازی با خود گروه بوده ولی فقط مسائل تبلیغاتی تا حدی بوده که این بندها تونستن مخاطب های میلیونی جذب کنن.
چندین دهه ست ، که امر "تبلیغات" به موثرترین عامل فروش و تجارت تبدیل شده.
خیلی راحت می گم ، گروهی مثل متالیکا یا اسلیر که از نظر طرفدار و محبوبیت مثال زدنی هستند، فرقشون با دث این بود که حامی داشتن، چون پول پرست بودن، و در اصل برای مقاصد سیاسی کسانی می خوندن که : آهنگسازیاشون رو می کرد، آلبوم هاشون رو می فروخت ، بلیط های لایو ها رو می فروخت ، امکانات استودیوی فضایی براشون فراهم می کرد ، تبلیغاتشون رو می کرد و ... .
برای کسانی می خوندن و می نواختن که جیباشون رو پر از پول می کرد و یک شبه براشون فن و شهرت میاورد ، ابزار کسانی بودن که نمی تونستن مغز مردم رو راحت خراب کنن .
ولی این لاش خوری فقط به دو سمت محدود نمی شد ، در این بین آرت ورکر ها ، استودیو ها ، مسئولان فروش بلیط ، استیج ها و لباس فروشی ها و خیلی های دیگه به پول های هنگفت می رسیدن .
تا حالا از خودتون پرسیدین که چاک شولدینر ، اسطوره موسیقی متال، چرا در حالی مرد که پول برای درمان مریضیش نداشت ؟
چاک،اسطوره ی آهنگسازی، ریف سازی و ملودی های تکرار نشدنی و در یک کلام یک تنه یک گروه و یک سبک بود. تمام آهنگهای دث ساخته خود گروه و بدون دخالت هیچ تهیه کننده ی مجهولی بود.
پیشنهادهای عجیب با قیمت های وحشتناکی به چاک شد، ولی اون یه مرد واقعی بود، مردی که به خاطر عقایدش در نهایت جونش رو فدا کرد، هیچ کدوم از پیشنهادهایی که بهش شد رو قبول نکرد و در نهایت با مافیای سهمگین موسیقی مواجه شد و نتونست دووم بیاره ، تبلیغات مخربی که در مورد دث شد ، استیج هایی که با ورود دث تا چند لایه پر می شد ، همه با ترتیبات مافیای روبروی چاک کنسل شد ، تا جایی که بند دث رو از هم متلاشی کرد و چاک رو تا حدی تحت فشار مالی قرار داد که در تنگدستی بر اثر سرطان جان با ارزش خودش رو فدا کرد، ولی مرگش هم نتونست جلوی جاودانگیش رو بگیره. (از گفتن جزئیات پیشنهادهایی که به چاک شد خودداری می کنم، در همین حد که پیشنهادهایی برای تغییر کلی در ساختار اشعار دث شد ، اول درخواست شد که کس دیگری به جای چاک اشعار مورد نظر رو بنویسه ، با مقاومت چاک خواستار خواستار این شدن که خود چاک اشعار مورد نظر رو بنویسه ولی باز هم با مخالفت چاک روبرو شدن)
اون نمی خواست برای پول بخونه ، نمی خواست وارد حاشیه بشه، و برای همین بود که تا جایی که تونستن کوبیدنش.
در همه هنرها ، مخصوصا هنر سینما و موسیقی مافیا وجود داره ، عده ای که پشت پرده با گردوندن بازیگران یا بندهای خودشون صاحب پول و قدرت می شن.
منظور من از گروه سیاسی این نیست که یک بند در مورد سیاست بخونه، منظورم اینه که یک بند برای سیاست های مافیای پشت پرده بخونه ، این سیاست ها معمولا شامل تلقین خودکشی ، انحراف های شخصیتی ، ایجاد خشم و خیلی چیزهای دیگه در بین مخاطبهاش هستش .
همه شما تا حالا آهنگ هایی شنیدید که به طور عجیبی باعث پرواز شما می شه ، از گروه های خیلی معروف ، اسم آهنگها رو نمی برم ، ولی حتما همه آهنگ های معروف متالیکا رو می شناسید .
می دونستین چی شد که متالیکا به ناگهان به یک غول تبدیل شد ؟
Trivium چی شد که راه متالیکا رو پیش گرفت و در لایوهاش داد زد : I say metallica و در طول دوسال راه هزار ساله رو طی کرد ؟
بعد از اون چی شد که گروهی ناشناخته و بی نام نشونی مثل bullet for my valentine با پوشیدن لباس های trivium خودش رو فن تریویوم معرفی کرد و در یک چشم به هم زدن تمام موتورهای جستجوگر اینترنتی ، رنک اسم این گروه رو بالا بردن و صفحه تمام مجلات وابسته به مافیای موسیقی از عکس ها و نقدهای پنج ستاره ی این گروه پر شد ، تی شرت های لوگوی گروه همه جا پر شد ، واقعا چرا ؟
Trivuium چی ؟ اصلا هیچ کس نمی دونست همچین بندی وجود داره که با انتشار دوتا آلبوم اولش به یکی از غولهای موسیقی تبدیل شد ، با شرکت Dean قرار داد بست و به یکی از محبوبترین سیگنچرهای این برند تبدیل شد ، تبلیغات افراطی ، آرت ورک های حرفه ای ، لایو های خیلی پر سر و صدا و شلوغ در شهرهایی که انتظارش نمی رفت ، همه و همه به ناگهان اتفاق افتاد .
از شما دوستان عزیز ، مخصوصا کسانی که در کار آهنگسازی سر رشته ای دارند سوالاتی دارم ، یک نگاه به آهنگ سازی ها و مخصوصا سولو رایتینگ های سه بند trivium و metallica و bullet for my valentine بندازین ، حالا به سیر ترتیبی بزرگ شدن این سه بند هم توجه کنید ، اول متالیکا ، تریویوم = فن متالیکا ، بعد ولنتاین و بعد ولنتاین = فن تریویوم ، جالب نیست ؟
بذارین بحث رو بیشتر باز و گسترده تر کنم ، موسیقی متال همواره به داشتن دوره ای درخشان با دو سبک هوی و ترش متال به خودش می نازه ، اوج دوران طلایی این درخشش ، بین اواسط دهه هشتاد تا نزدیک به اواخر دهه نود بود ، بعد از این دوره به دلیل پدیدار شدن و رشد سبکهای مختلف ، طرفداران سبکهای ترش و هوی ، بین این همه سبک جدید و جذاب پراکنده شد و کسانی که با ساپورت بندهای این دو سبک ، بغالی باز کرده بودن به سمت ورشکستگی رفتن ، دوباره اینجا بود که نیاز به یک تحول اساسی به وجود اومد که بتونه دوران طلایی موسیقی متال رو صرفا جهت رسیدن به اهداف عده ای خاص برگردونه ، یا به عبارت دیگه نیاز به یک رنسانس بعد از افول هنر کلاسیک متال به وجود اومد .
بعد از یک دوره افول شدید این موسیقی ، به ناگاه گوش تمام جوان ها از اسم سبکی به اسم metalcore پر شد ، سبکی فوق العاده محرک ، جذاب و فوق العاده مخرب .
تعداد معدودی از نوابق آهنگسازی و موسیقی ، تحت حمایت مافیای موسیقی متال در اومدن و بعد از اون این گونه شد که الان سبک متال کر ، از جمله محبوبترین سبکها بین جامعه متال دوست دنیا ست ، و یکی از هدفهایی که این سبک داشت این بود که بتونه هم قشر جوان و قشر قدیمی و کهنه کار این موسیقی رو یکجا با هم جذب کنه ، الان بیشتر کسانی که از دوست داران قدیمیه judas priest , iron maiden , metallica , … بودن ، همه در عین حال علاقه وافری به بندهای متال کر دارن .
بهترین مثال برای سبک متال کر ، دوران رنسانس متال هست ، دورانی که اوج درخشانی و ترکیبی قوی ای از عناصر کلاسیک و مدرن امروزی هست ، دقیقا مثل دوران رنسانس اروپا که بعد از افول هنر کلاسیک ، فضای خالی هنر کلاسیک و جای خالی نیاز انسان مدرنیته احساس شد و با توجه به این نیاز دوران با شکوه رنسانس در اروپا شکل گرفت .
اما ...
از تمام جهات نمی تونیم به سبک metalcore لقب رنسانس رو نسبت بدیم .
بعد از روی کار اومدن بندهای مختلفی در دوسبک death metal و black metal که دوسبک منفی باف و تا حد زیادی مخرب بودند ، دیگر نیازهای سیاسی مافیای پشت پرده به طور کامل برطرف نمی شد ، نیاز به سبکی به وجود اومد که علاوه بر ویژگی های ذکر شده ، دارای درصد بالایی تخریب گری و تاثیرگذاری باشه .
در حال حاضر مخربترین سبک متال ، سبک Metalcore هستش.
تمام لیریکهای بندهای شناخته شده این سبک به دست عده ای خاص نوشته می شه و اعضای بندها دخالتی در اون ندارن، لیریکهایی که بعد از مدت بسیار کوتاهی به راحتی مغز مخاطب رو شستشو می دن ، اشعار و نحوه خوندن اونها همه طبق اصول خاصی هستند که چیزی بیشتر از بازی با کلمات هستش.
یکی از ویژگی هایی که باعث تناقض با واژه رنسانس می شه ، در این هست که سبک متال کر گستره ای به اندازه چند بند موفق نداره ، بلکه وقتی کسی خودش رو فن Metalcore معرفی می کنه ، در حقیقت طرفدار 3 نفر هست .
درسته ، تمام سبک متال کر در سه نفر خلاصه می شه ، نه تنها تمام سبک متال کر ، بلکه خیلی از بندهای این سبک یا به عبارت دیگه بهترین های متال کر ، سه نفر آدم هستند .
فقط و فقط به 1 نفر از این سه نفر می پردازم ، قابل توجه که این سه نفر ، سه آدم عادی نیستند ، سه نابغه هستند که دوران رنسانس متال رو رقم زدند.
شخصی به اسم Jason Suecof ، این نخبه و نابغه یک شخص عادی نیست ،به راحتی می شه گفت که از نظر توانایی و درک موسیقی ، چاک شولدینر عصر حاضر هست ، ولی از نظر اخلاقی و ایدئولوژیک در حد و اندازه چاک نیست ، چرا که چاک زندگیش رو به خاط عقایدش فدا کرد ولی Jason Suecof همه چیزش رو به "پول" فروخت .
بند trivium یکی از بندهایی هست که آهنگهایی فوق العاده قوی ای می سازه ، کافیه به ترکهای : like lights to the flies , pull harder on the strings of your martyr , a gunshot to the head of trepidation , departure و خیلی از ترکهای موفق تریویوم ( مخصوصا آلبوم 2005 و 2009 ) گوش کنین . سبک این بند ترکیبی از ترش متال و متال کر هست.
بند august burns red که از نظر من یکی از بهترین ها و اورجینال و خالصترین بندهای متال کر هست ، با انتشار 3 آلبوم ، به راحتی متال کر رو تمام کرد !
آهنگهایی فوق العاده تاثیرگذار و اصولی و عجیبی که از پس چنتا جوون 20 ساله بر نمیومد ، هر سه آلبوم بسیار زیبا و خیلی بیشتر از حد انتظار بودند ، برای مثال به ترکهای composure , paradox , your little suburbia is in ruins گوش کنید .
بند all that remains که هیچ کس نفهمید چی شد که یکباره دیدیم در سال 2006 با انتشار آلبومش ، همه مجله ها باهاشون مصاحبه کردند، توی گیم guitar hero 2 ترک six این گروه قرار گرفت ، ترک this calling ، به عنوان soundtrack فیلم saw 3 انتخاب شد ، و واقعا در یک چشم به هم زدن اسلیر سال 2006 شدن. سبک این بند هم متال کر هست ، که البته تلفیق کمی هم با ملودیک دث داره ، ولی کلیت سبکش متال کر هست .
بندی Technical Brutal Death metal به اسم beneath the massacre که شخصا تا حالا بندی به معنای واقعی وحشی ( البته در نوازندگی ) مثل این بند ندیدم ، وقتی دوتا ترک اول آلبوم 2007 این بند رو شندیم ، همون موقع در آهنگسازیشون شک کردم ، این بند هم آهنگهایی غیرقابل تصور که در حد و اندازش نبود ساخت ، به ناگهان تحت ساپورت بندهای هم سبک خودش که اونها هم از جمله گروه های تحت حمایت بودن از جمله decapitated و necrophagist ، لایوهایی با تبلیغات گسترده برگزار کردند، یکی از اون لایو هارو که می دیدم ، واقعا لایوی بود که فقط هزینه ی میلیاردی برای صدابرداریش خرج کرده بودند ، با یه سوال ساده که این پولهارو "چه کسانی" و "برای چی" برای این بندهای تازه کار خرج می کنن، به جواب پی می برید.
----> و اما نکته جالب ...
در 4 تا بندی که در بالا نام بردم ، همون شخص Jason Suecof به عنوان تهیه کننده وارد گروه شده ! تمام آهنگسازی هارو انجام داده ، پولهایی که رقمهاش برای ما نا آشناست دریافت کرده و بعدش هم رفته !!
و به این ترتیب می شه که گروهی مثل All that remains با خرج خودش و تمام کسانی که حمایتش می کنن آهنگی می سازه که خودش نقشی در اون نداشته و به خاطر همون یک آهنگ تمام متالهد های دنیا می شناسنش و به قول معروف مرگ یه بار و شیون هم یه بار، یک شب پول قلک خودش و بقیه رو می ده به جاش فردا صبح می شه one of number one's !!!
برای درک راحتتر به سولوی آهنگ like lights to the flies از بند trivium و سولوی آهنگ six از بند all that remains گوش کنین. خب حالا براتون مشخص شد که سولو توسط یک نفر که اون هم Jason Suecof هست نوشته شده ؟
و نه تنها سولوی این آهنگ بلکه هر سه تا آلبوم august burns red و نزدیک به 90% از آهنگهای trivium و all that remains و نزدیک به 60% از آهنگهای بند beneath the massacre "به طور کامل" توسط Jason Suecof نوشته شده .
Jason Suecof کسی هست که مغزش برای آهنگسازی ساخته شده ، یک نابغه تمام عیار که تمام آهنگهایی که ساخته یک شاهکار تکرار نشدنی به حساب میان ، این آدم کسی هست که علاقه ای به شهرت نداره ، فقط و فقط پول رو به همه چیز ترجیح می ده ، از یک بند مبلغ خیلی خیلی هنگفتی می گیره و یک آهنگ می سازه ، در عوض اون بند بعد از مدت خیلی کوتاهی چند برابر اون پول رو در میاره .
-- من خودم علاقه بسیار زیادی به سبک metalcore و بندهایی مثل august burns red و trivium دارم ، ولی ، می دونم که وقتی می گم طرفدار آهنگهای این بندها هستم ، در اصل طرفدار آهنگهای Jason Suecof هستم ، trivium یا بندهایی از این قبیل فقط ظاهر قضیه هستند و نوازندگانی با مهارت اند که نمایشنامه های اشخاص دیگری رو اجرا می کنند و در حقیقت ماشین اجرای برنامه هستند. --
جا داره که این رو هم بگم که این آفت = یا با ما باش یا از بین می بریمت ، در بین بندهای قدیمی هم به وفور یافت می شه که دوتا از اون ها رو نام بردم ، برای مثال بند kreatror که این همه از murder و خون و خونریزی و نمی دونم enemy of god و این چیزا حرف می زنه ، همش حرف چیز هستش و الکی می خواد کله ی مخاطب هاش رو به کاربگیره ، در ضمن اشعارش هم خودش نمی نویسه . بند slayer هم همینطور.
در کل این کارا چیز جدیدی نیست و از قدیم بوده ، فقط امروزه به یک نحو جدید داره دنبال می شه و مخصوصا با سبک متال کر روی کار اومده ، بندهای زیادی هستند که فقط به چنتاشون اشاره کردم.
به علت اینکه شاید بعضی از دوستان بخوان که آشنایی بیشتری با بندهای ذکر شده پیدا کنند ، در ادامه به معرفی مختصر دو بند beneath the massacre و august burns redهم می پردازم.
Trivium ) رو قبلا دربارش در پست trivium نوشتم )
---بند benetath the massacre :
یک بند آمریکایی هستش که در سال 2004 در کانادا تشکیل شد، تا به حال سه اثر از خودش به جا گذاشته که شامل یک ep و 2 آلبوم کامل بوده ، سبک گروه technical brutal death هستش.
نکته جالب و قابل توجه در این بند این هست که christopher Bradley تنها گیتاریست این بند هست و شخصا تا به حال همچین عجوبه ای در این سبک پیچیده و سنگین ندیدم ، برای مثال در آلبوم 2007 که بهترین آلبوم این بند هست ، سرعت در جابه جایی آکوردها و از همه مهمتر تپینگهای بسیار با سرعت این آلبوم واقعا حیرت انگیز هست ، و نکته دیگر آلبوم 2007 این هست که تمام ملودی هایی که به عنوان سولو زده می شه ، تماما با تپینگ اجرا شده و در حقیقت تمام سولوهای این آلبوم که عمدتا در آهنگها پراکنده شدن با تپینگ اجرا شدند .
christopher Bradley از گیتارهای guerilla استفاده می کنه ( مدل سفارشی) که هفت سیم هم هست.
اشعار بند هم برای من چیز جالب و متفاوتی نداشت ، اغلب در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی در یک فالب خیلی معمولی و کلیشه ای هست.
دیسکوگرافی :
Evidence of Inequity EP-2005
Mechanics of Dysfunction Full-length-2007
Dystopia Full-length-2008
اگر در سبک brutal death خواستار آهنگهایی با سرعت بسیاربالا و گیتاری با تکنیک و در کل خواستار کار بسیار تکنیکی هستید ، beneath the massacre از جمله بهترین هاست.
---بند august burns red :
اگر به سبک Metalcore علاقه دارید ، و هیچ چاشنی اضافی ای مثل death یا thrash یا progressive رو در این سبک نمی پسندید ، قطعا بهترین انتخاب بند august burns red هست. یک متال کر کاملا خالص ، موسیقی و ریتمهای بسیار قوی و زیبا و اصولی ، وکالی قدرتمند و بسیار با حس ، بسیار تاثیرگذار و اشعاری پر محتوا و جالب .
این بند آمریکایی در سال 2003 توسط چند جوان کم سن و سال تشکیل شد ، ولی خب اگر می بینید که آهنگها فوق العاده قوی و عجیبه ، همونطور که در مطالب بالا گفتم به این دلیله که اصلا آهنگها رو خود اعضای بند نساختن .
دیسکوگرافی :
Looks Fragile After All-2004
Thrill Seeker-2005
Messengers-2007
Lost Messengers-2009
Constellations-2009
نمی خوام بیشتر از این این پست طولانی بشه ، حتما در آینده درباره august burns red دوباره می نویسم .
و در آخر بگم
برای همین بود که وقتی این وبلاگ رو درست کردم گفتم که اینجا بیشتر به بندهای ناشناخته پرداخته می شه ، کسانی که موسیقی متال گوش می کنند ، اکثرا بعد از چند سال این موسیقی رو کنار می ذارن ، ولی کسانی که همواره به این موسیقی پایبندند ، دیر یا زود به حرف من خواهند رسید که برای گوش دادن به موسیقی واقعی و بدون حاشیه باید به سراغ بندهای کم سر و صدا و یا منزوی رفت. قول .
کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز است....