۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه

forest of shadows


نزدیک به یک ماه بود که آپ نکرده بودم.اصلی ترین دلیلش قطع شدن اینترنت بود.یه مقدار هم سرم با آخرین بدبختیای سال 88 لعنتی گرم بود.آشغالترین سال زندگیم سال 85 بود و بعد از اون سال 88.مخصوصا ماه اسفندش که وقتی یادش می افتم دوباره خاطرات لعنتی اون ماه برام تداعی می شه.البته کثافت های سالهای 86،87 هم هیچ وقت یادم نمی ره.بگذریم .

می خوام دوباره کارمو با یه بند دووم متال شروع کنم.

Forest of shadows بدون شک یکی از بندهایی بود که برام نقش یک مُسَکِن قوی داشت.از اولین بندهای doom بود که باهاش آشنا شدم.به همین دلیل خاطرات زیادی باهاش دارم; خاطرات تلخ و روزمره ای که forest of shadows اونارو برام قابل تحمل می کرد.

موسیقی این گروه به طور شگفت آوری زیباست.اگر بخوام 5 تا از بهترین بندهای DOOM رو نام ببرم قطعا نام جاویدان forest of shadows یکی از اونهاست.اشعار forest of shadows فوق العاده عمیق و زیبا هستند.اشعاری که حاصل تجربیات و تفکرات Niclas Frohagen هستش.

برای هر کسی در موسیقی متال یک یا چند سبک جالب تر هستش،و در بین اشعار گروه های سبک مورد علاقه هرکسی نوع یا انواع خاصی از اشعار روبیشتر می پسنده،بعضی ها از خشونت،بعضی از اشعار اجتماعی و سیاسی و ... .

از بین اشعاری که من به شدت بهش علاقه دارم،اشعار forest of shadows هستش. گاهی مثل تعریف چیکده ای از یک زندگی می مونه،و اکثرا حالت رسیدن به انتهای زندگی رو داره.یک حالت کاملا تجربی که نه با گوش و نه با عقل و نه با قلب درک می شه.

الان که دارم این پستم رو می نویسم داره بارون بسیار زیبا و دلنشینی میاد و واقعا عجیبه که چرا خیلی از مواقع که صدای forest of shadows رو می شنوم هم زمان بارون می گیره،احساسمی کنم آسمون هم با آهنگهای این گروه گریه می کنه.

یکی از علایق من پدیده ی "مه" یا مه گرفتگی هستش.پدیده ای که در اثر سنگین شدن ابرها رخ می ده و ابرها به زمین نزدیک می شن و بیشتر در مناطق مرتفع و کوهستانی و جنگلی رخ می ده.وقتی که به آهنگهای forest of shadows گوش می کنم از لحظه اول یاد آسمون پربار و کره زمینی خالی از انسان و پر از مه می افتم.یه حس کاملا آشنا و بی نظیر.

اکثرا این گروه رو می شناسن.البته تا قبل از سال 2008 یکی از بهترین گروه های شناخته نشده بود،وقتی که سال 2008 آلبوم six waves of woe رو پخش کرد،نسبت به قبل خیلی شناخته شده تر شد چون آلبومش به عنوان بهترین آلبوم در سبک doom metal در سال 2008 انتخاب شد و نقدهای زیادی در موردش نوشتن که خوب یا بدش مهم نیست،چون هر چه قدر که از هر گروهی هر نوع نقدی نوشته بشه بیشتر شناخته می شه.و البته قبل از سال 2008 هم forest of shadows گروه کمی نبود و به نظرم از اول کارش بی نظیر بود و تجلی اش رو هم در آلبوم departure می شه دید.

یکی از نکات قوت گروه(از نظر من) اینه که از نظر نوازندگی گروه تکنیک بالایی نداره،ولی سرشار از احساس و هارمونی و فضاسازی و هرچیز دیگه ست.

اگر از من بپرسن که زیبایی چیه میگم که "زیبایی یعنی،زیبایی در عین سادگی"

اینکه در تعریف من از زیبایی، کلمه زیبایی رو دوباره تکرار می کنم و توصیفش نمی کنم چون زیبایی توصیف نشدنی هستش و به تعداد نظرات و سلیقه هازیبایی وجود داره، و این که می گم در عین سادگی به این دلیله که منطقم بهم می گه که هرچیزی که در عین زیبایی ساده تر باشه،زیباتر و در عین حال ارزش دوچندان داره.

در forest of shadows دقیقا این جمله صدق می کنه.من خیلی از گروه ها رو دیدم که زیبایی ها رو قربانی نوازندگی تکنیکی شون کردن،عموما اینطور گروها از نظر من حداکثر به اندازه تعداد انگشتان یک دست آهنگ زیبا دارن.

و البته منظورم این نیست که گروهی نداریم که هم تکنیک و هم زیبایی رو باهم به خوبی نداره.اصلا همچین برداشتی نکنین.البته این نکته هم باید در نظر گرفت که در موسیقی متال کلمه تکنیک مفهوم خیلی "کم گستره ای" نداره و اگر بخوایم که تکنیک یه گروه سبک doom رو برای مثال ارزیابی کنیم باید به تکنیکهای گیتار الکتریک و کیفیت صداش،گیتار باس،درام،تکنیکها و افکتهاو نحوه صدابرداری کیبورد،افکتها کیفیت افکت های درام و نوع صدایی که از درام گرفتن،تکنیکها و خلاقیت های استفاده شده در میکس،جا افتادگی صدای وکال و چندین نکته ریز و درشت دیگه توجه کنیم.پس نمی تونیم خیلی راحت بگیم چه گروهی در مجموع از نظر تکنیک در چه حدیه و forest of shadows فقط از نظر نوازندگی گیتارالکتریک کارخاصی انجام نمی ده،ولی اون ریتم و ملودی که forest of shadows از گیتار می گیره اون هم به این سادگی ، برخلاف چیزی که فکر می کنین اصلا چیز راحتی نیست.

بیوگرافی این گروه به زبان فارسی توی نت زیاده و خوشبختانه لازم به نوشتن بیوگرافی در این پست نیست و فقط در این حد بگم که یک گروه سوئدی هستش،اسم گروه به معنی "جنگل سایه ها" ست،در اصل یک بند یک نفره است که در مجموع حدودا با 7 یا 8 نفر تو آلبوماش کار کرده(یعنی همه آلبوماش تماما حاصل کار Niclas Frohagen نیست) ، در سال 1997 تشکیل شده و تا الان تعداد "آلبومهای رسمی این بند" 2 تا بوده یکی در 2004 و یکی در 2008 و تا قبل از اون چندین دمو و یک ep فوق العاده در سال 2001 پخش کرده.مضمون اشعار در مورد غم و اندوه های یک آدم شکست خورده یا افسرده ومصیبت هاست که به طور شاهکاری با طیعت گره خورده و عناصر طبیعت به وفور در اشعار forest of shadows استفاده می شه.

فکر کنم بیوگرافی مختصر و مفیدی بود.

--> لیریک و ترجمه ای که از forest of shadows گذاشتم،یکی از بهترین آهنگهایی بوده و هست که در doom متال شنیدم؛آهنگی به اسم sleeping death،یکی از برترین اشعاری که شنیدم و موسیقی ای عجیب و در کل یکی از بهترین آهنگهای مربوط به یکی از بهترین گروه های زندگیم که مغز و وجودم رو به کار می گیره. از نظر من این آهنگ و شعرش بیشتر از حدی ارزش داره که بخوایم با طلا بنویسیمش و از هر نظر تا ابد مثل یک دفترچه خاطرات برام باقی می مونه مثل یک میراث.

و چه روزهایی که زندگیم بدون رنگ بود و forest of shadows اونها رو برام زنده و رنگ آمیزی کرد.
Sleeping Death :
مرگ خفته

bleak silver streams
جویبارهای نقره ای غم افزا
the light of many a star
نور چندین ستاره
born from thrones in dark heaven
متولد شده از سلطنتی در سیاهی بهشت
and swept in the suns demise
و متمایل به مرگ خورشید
bleak silver streams
جویبارهای نقره ای غم افزا
the radiance of eternity
پرتوان درخشنده ی جاودانگی
paint the meadows in dismal shades
نقاشی کردن علفزارها در سایه های ملالت انگیز
as sleeping death seep thru the clouds
هنگامیکه مرگ خفته در سرتاسر ابرها تراوش می شود

i stand motionless and
بی حرکت می ایستم و
marvel with empty eyes
با چشمان پوچم حیرت زده می شوم
like a portrait of bliss forsaken
مثل به تصویر درآوردن دست کشیدن از خوشی ها
wearing the colors of loss
رنگهای زوال فرسوده می شوند
i stand motionless
بی حرکت می ایستم
like a grieving graveyard statue
مثل مجسمه غمگین یک قبرستان
and i drape my face with my bare hands
و صورتم را با دستان برهنه ام می پوشانم
as sleeping death seeps thru the clouds
هنگامیکه مرگ خفته در سرتاسر ابرها تراوش می شود
i felt a dying embrace
احساس می کنم مرگ را در آغوش گرفته ام
a soft breeze of weary winds
یک نسیم ملایم از منشاء بادهای بیزار
singing silent lamentations
علامتهای خاموش و بی صدای سوگواری
a prologue to a tragedy untold
مقدمه ای برای یک فاجعه آشکارنشده اند
clad in the cold breath of October
مزین شده با تنفس سرد ماه اکتبر
the stars fall from their thrones
ستاره ها از سلطنتشان سقوط می کنند
and my last gleam of hope fade away
و آخرین پرتوهای امید ضعیف ام نا پدید می شوند
in this crestfallen orchard
در این باغ سرافکندگی
where the final chapter lies written
جایی که آخرین فصل(کتاب) دروغ ها نوشته شده
dressed in a robe of shattered dreams
لباس رویاهای داغان شده ام را می پوشم
as the flower withers
زیرا گلها پژمرده شده اند
in this crestfallen orchard
در این باغ سرافکندگی
where fallen leaves lies dying
جایی که دست کشیدن از دروغ های زوال در حال از بین رفتن است
i kneel down in solitude
در تنهایی ام زانو می زنم
as sleeping death seeps thru the clouds
هنگامیکه مرگ خفته در سرتاسر ابرها تراوش می شود
i stare into the forever night
به سوی شب جاویدان خیره می شوم
and i travel beyond the fallen stars
و به ماوراء ستاره های سقوط کرده سفر می کنم
i sink into oblivions twilight dream
در رویای فراموش شده سپیده دم رسوخ می کنم
where my sleeping beauty
در جایی که زیبایی خفته است
lies sleeping with the dead
دروغها با مرگ خفته اند
کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز است....

۴ نظر:

ناشناس گفت...

mer30.vaghan forest of shadows yeki az behtarin guruhaye doom metale makhsusan ahangaye eternal autumn ba wish

ناشناس گفت...

demet garm...age mishe tarjomeye wish ro ham baramoon bezar baradar

Unknown گفت...

با تشکر از مطالب زیباتون لطفا لیریک‌اهننگ eternal autum رو هم بزارید

Unknown گفت...

این گروه رو من ۱۵ سال پیش بهاش اشنا شدم امشب تو تاریکی جنگل به یادش افتادم امدم دانلود کنم دیدم نیست