۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه

Desire



دوباره کارمونو با یه بند دووم متال دیگه شروع میکنیم.این بند یکی از بندهای قوی دووم متال هست که باز هم تو کشورمون حتی کسایی که دووم گوش میکنن کم میشناسنش.در حالی که کارش واقعا عالیه.البته نه همه ی آهنگاش ولی اکثر کاراش خوبن. یکی از دلایلی که در مورد این بند نوشتم این بود که فقط تو 1 یک وبلاگ ایرانی در موردش نوشته بود و چون سبکش هم دوومه یکی از بهترین گزینه ها برای معرفیش بود.
خوب اسم این بند desire به معنی هوس و شهوت هست.معنی اشعار بیشتر در مورد مسائل شهوانی و پوچی اونهاست. استارت بند در سال 1992 با دو نفر به اسمهای tear=vocal ,flame=drums
خورده شد.که البته تا سال 1994 به اسم دیگه ای که من هم نمیدونم کار میکردن.و از سال 1994 بند desire به صورت رسمی تشکیل شد.در سال 1995 دو ترک رو بیرون دادن که به صورت تقریبا ضعیفی پخش شد ولی همین پخش ضعیف باعث شد که با skyfall records قرارداد ببندن و از این به بعد لیبل گروه شد.
خوووووووب اینجا بود که desire اولین شاهکار خودشو به اسم
Infinity... A Timeless Journey Through an Emotional Dream
در سال 1996 با اعضایی به نامهای: flame=drums,tear=vocal,mist=acostic,electric guitar,dawn=piano,keyboard, عرضه کرد.که من خودم آلبوم Locus Horrendus و آلبوم pentacrow رو بهترین آلبوم های گروه میدونم.تمام 6 یا 7 (یادم نیست) ترک این آلبوم یک depressive doom به تمام معناست که قسمت هایی هم حالت atmospheric به خودش میگیره.
سپس درسال 1997 بند شاهکار بعدی خودش رو به اسم pentacrow عرضه میکنه که کاملا تم آلبوم قبلی رو حفظ کرده ولی متفاوت و زیباتر از گذشته.که البته این آلبوم رو هم بهترین آلبوم این بند میدونن که منم کاملا موافقم.سپس دگرگونی هایی در ترکیب گروه از جمله رفتن نوازنده کیبورد و گیتار صورت میگیره.و desire آخرین اثر خودشو تا به امروز در سال 2002 به اسم Locus Horrendus - The Night Cries Of A Sullen Soul منتشر میکنه. این هم یک آلبوم فوق العاده دیگه است که البته همونطور که قبلا هم گفته بودم موسیقی رو نمیشه توضیح داد اگر هم بشه فقط یه کلیتی ازشو میشه با کلام یا با نوشته به مخاطب توضیح داد.نکته ای هم که باید در مورد این بند بهتون بگم اینه که اشعارش مثل هر گروه دووم دیگه ای پر از مفهوم و ارزش و فلسفی هستش.نمونش همین لیریک پایینه.بخونین تا متوجه منظورم بشین البته بر عکس void of silence که میخواد با استفاده از کلمات رسا مفهوم سنگینی که هرکسی درک نمیکنه رو برسونه/ desire با اینکه از جملات پیچیده و شبه انگیزی استفاده میکنه درک اشعارش خیلی راحته.
در ادامه هم یک لیریک از یکی از بهترین آهنگای گروه به اسم A Ride in a Dream Crow می ذارم.

Desire... A Ride in a Dream Crow Lyrics:
I can hear it...
I can hear the Crow... the Crow...

Buried and forgotten, in these shadows of past,
I wait the songless bird, whose nest is my rest.
This gasp of trust is something like a refuge...
Will be this lustful voyage really the last?

Now, I can see... she's rising from delight...
The lady in black... she brings me the Crow...
The naked mistress... blesses me with immortality,
As I fly on wings of lust to the unconquered lands...


Among the night the Crow dances wild
On the gentle embrace of his wings,
While his generous chant is spread by the winds,
Conquering the silence of the screams from tranquillity...

Now, I can see... the shadow of the moonlight...
The forest of pleasures... the tree of wisdom...
These skies of virtue... clouds of eternal suffering...
This endless river is swallowing me with darkness...

Dance with me... Infinity...

My eyes are bleeding with these visions of lost dreams,
Each Tear of mine, for each silent moment of Desire...
I'm awaking for the eternal night at the dream land,
In this crystal temple, in this everlasting age...
Here are the flames that froze my heart...
That blackness that shows me light...
Lyrics: A Ride in a Dream Crow, Desire [end]



من می توانم درک کنم...

من می توانم درک کنم آن کلاغ را... کلاغ...

به خاک سپرده شده و فراموش شده.در سایه هایی از گذشته

من صبر میکنم برای پرنده ی بی صدا،چه کسی در استراحتگاه من لانه کرده.

بریده بریده نفس کشیدن این اعتماد چیزی شبیه به یک پناهگاه است...

آیا واقعا میشود که این آخرین سفر شهوانی باشد؟

در حال حاضر ، من می توانم ببینم... صعود او را از روی لذت دادن...

این بانویی در سیاهی... او برای من یک کلاغ می آورد...

دلبری برهنه... خوشبختم کن همراه با جاودانگی ،

به طوری که توسط بالهای شهوت در سرزمینهای فتح نشده پرواز کنم...

در میان شب کلاغ وحشیانه میرقصد

در آغوش نجیب و مهربان بالهای او،

در حالی که سرود سخاوتمندانه او توسط بادها منتشر شده است ،

تسخیر سکوت فریاد زدن آرامش خاطر...

در حال حاضر ، من می توانم ببینم... سایه ای از نور مهتاب...

جنگل شهوترانی... درخت معرفت و خرد...

این آسمان پاکدامنی و تقوا... ابرهایی از درد و رنج ابدی...

این رودخانه بی پایان مرا همراه با تاریکی می بلعد

با من برقص... تا ابد...

چشمان من آغشته به خون میشود همراه با تصوراتی از رویاهای گم شده ،

هر یک از اشکهای من ، برای هر لحظه از سکوت شهوت...

من بیدارم برای شب جاودانه در سرزمین رویا ،

در این معبد کریستالی ، در این سن ابدی...

درون شعله های آن قلب منجمد من...

آن سیاهی به من روشنایی را نشان میدهد...



کپی برداری فقط با ذکر منبع مجاز است....

هیچ نظری موجود نیست: